صدراصدرا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات کودکی صدرا

پسر مرتب!

بعضی اوقات آدم با افرادی روبرو می شه که خیلی توی کارهاشون منظم هستند. هم از نظر ظاهری و چیدمان  وسایل و هم از نظر زمان بندی کارها. بنظر من این افراد یه قانونی توی ذهنشون هست که اصلا بی نظمی را نمی تونن تحمل کنن و فوری به دادش می رسن. من خیلی از این تیپ آدم ها خوشم میاد و از هم نشینی با آنها لذت می برم. معمولا هم به خاطر زمان بندی دقیقی که دارند به همه کارهاشون می رسند و این خودش از نظر من یک موفقیت بزرگ هست. خودم جزو این دسته نیستم و البته خیلی سعی کردم بشم ولی فکر می کنم بعضی چیزها را اگر از بچگی یاد بگیریم بعدا هم طبق همون روال بزرگ می شیم.  من اینطور نشدم شاید یکی از دلایلش اینه که مامان همیشه کارهای ما را انجام می داد. بخاطر ه...
19 دی 1394

حسنی میای بریم حموم...؟

بالاخره با تلاش زیاد تونستم شما را به کتاب خواندن علاقه مند کنم. مدتی بود که شب ها موقع خواب فقط می خواستی عکس و فیلم های گوشی من را ببینی که همش فیلم هایی بود که ازت گرفته بودم. دیگه همه را حفظ شده بودی که الان فیلم بعدی چیه یا می گفتی برو فلان فیلم را نشونم بده.. منم دیدم این کار هیچ سودی نداره برات و با جدیت گفتم دیگه همه فیلم ها را پاک کردم و هیچی نیست رو گوشیم. بجاش بیا کتاب بخونم برات. شما هم تسلیم می شدی و اجبارا کتاب خوندن مرا نگاه می کردی. حالا معمولا شب ها قبل از خواب چند تا کتاب برات می خونم البته نه این که فکر کنی بعدش خوابت می گیره و قشنگ می خوابی ها ! نه.. خواب رفتنت ماجرایی داره بس طولانی  ... همیشه منتظر یک روزی بو...
15 دی 1394

داستان غذا خوردن صدرا (2)

بالاخره فرصتی پیش اومد تا ادامه مبحث شیرین غذاخوردنت را تعریف کنم. الان در مورد بعد از یک سالگیت بیشتر حرف می زنم. در حال حاضر هنوز هم خیلی سخت غذا می خوری و من نمیدونم تا کی قراره اینجوری ادامه بدی. برنامه غذاییت اینجوریه: صبح ها هفته ای سه روز تخم مرغ و بقیه روزها نون تست با پنیر و عسل یا کره بادام زمینی مامان ساز   همراه با شیر فراوان. معمولا صبحانه را در حالت خواب و هنوز مثل نی نی ها تو بغلم می خوری. خوبی این روش اینه که چون خیلی هوشیار نیستی و معمولا گرسنه هستی فقط این یکی وعده را اذیت نمی کنی. خیلی بچه ها با تخم مرغ خوردن مشکل دارند ولی خدا را شکر (!!) هر چقدر هم که بدغذایی از اول تخم مرغ را می خوردی  و ...
6 دی 1394
1